قصه باف: روزی شیری وارد یک کتابخانه میشود؛ کتابخانهای که یک خانم کتابدار سختگیر و قانونمند دارد اما او با ورود شیر مخالفت نمیکند؛ چدون هیچکدام از قوانین کتابخانه را زیر پا نمیگذارد. او هر روز به بخش کودک میرود تا قصه گوش بدهد.
او دوست دارد گوشهای بنشیند و به داستانی که معلم کتابخوانی برای بچهها میخواند، گوش دهد روزهای اول به درخواست خانم کتابدار و بعدها با اراده و تمایل خودش در کارهای کتابخانه کمک میکند: کارهایی چون گردگیری کتابها و لیسیدن پاکتنامه و کمک در برداشتن کتابهای قفسههای بالایی و…
همه اعضای کتابخانه بهویژه کودکان به او علاقهمند شده بودند؛ اما روزی برای خانم کتابدار اتفاقی میافتد وشیر برای کمک به او مجبور میشود که قوانین کتابخانه را زیر پا گذارد.
روایت این کتاب، پیرامون شیری است که با ورود به کتابخانه عاشق کتاب و قصه میشود. کودک از طریق همذاتپنداری با شخصیت اصلی داستان که یک شیر است، به کتاب، کتابخانه و کتابداری علاقهمند میشود؛ حتی از طریق این داستان با بخشهای مختلف کتابخانه همچون بخش ویژه کودک و جلسات قصهگویی و شرح وظایف کتابدارها مثل برقراری نظم کتابخانه و امانت کتابها آشنا میشود.
نویسنده کتاب میشل نودسن، در کتابخانه شهر نیویورک سیتی واقع در نیویورک سالها کتابدار بوده است. او میگوید : « هر کسی که کتابخانه را دوست دارد میداند که آن جا مکانی مخصوص و جادویی است . هر چند تا به حال با هیچ شیری همکار نبودهام . . . اما خدا را چه دیدهاید . . . »
کتاب «شیر کتابخانه» نوشته میچل نادسن با تصویرگری کوین هاکس و ترجمه سمیرا کمالی در ۴۴ صفحه از سوی انتشارات کتاب نیستان برای گروه سنی ب و ج منتشر شده است.
اولین دیدگاه را شما ثبت کنید