قصه باف: برگرفته از کانال تلگرامی دکتر علی نیکجوروانشناس؛
ما دو فرزند داریم که یکی از آنها پسری ۱۱ ساله است. او معمولا در درک سرنخهای اجتماعی کند است و مهارتهای اجتماعی کمتری نسبت به همسالان خود دارد. او به راحتی دروغ میگوید، غرق در دنیای خود و شاید بتوان گفت خودشیفته است. رفتارهای نسنجیده زیادی دارد با این حال بسیاری از اوقات در جلب توجه همسالانش موفق است. اما فکر میکنم که عزت نفس پایینی دارد. زمانی که ۹ ساله بود یک بسته شکلات را از یک فروشگاه دزدید و در سن ۱۰ سالگی شروع به دزدیدن پول از كیف من کرد.
من و همسرم بارها در این مورد با او صحبت کردیم و به عنوان تنبیه او را از بعضی امتیازها محروم کردیم. اما بعد از آن هم متوجه دزدیده شدن پولهای بیشتری از کیفم میشدم و همینطور استفاده او از یک کارت اعتباری برای خریدن بازی کامپیوتری که البته ادعا میکرد که آن کارت اعتباری را پیدا کرده است.
نامهای تکان دهنده
هفته گذشته مدیر مدرسه او با من تماس گرفت تا بگوید که پسرم نامهای برای یکی از دانشآموزان دختر نوشته است. که محتوای آن برایم بسیار تکان دهنده بود. بارها تلاش کردهایم که استفاده او از اینترنت را زیر نظر بگیریم و هربار با محتواهای جنسی زیادی در صفحههای او روبهرو شده ایم.
ما به پسرمان پول ماهیانه کافی میدهیم و بازیهای کامپیوتری جذابی برایش میخریم. همسرم فردی متعهد به وظایف پدرانه است. هر دو ما با او بسیار مهربان هستیم سعی میکنیم الگوهای خوبی برایش باشیم و همه تلاشمان را میکنیم تا در رفاه و آرامش باشد اما به نظر میرسد که پسر من هیچ وجدانی ندارد و احساس میکنم که درمانده و وحشت زده از این فکر هستم که ما والدین یک فرد جامعه ستیز، پلید با سایکویت هستیم.
چطور میتوانیم او را به فکر کردن درباره تأثیر رفتارهایش بر دیگران سوق دهیم؟ او سال آینده به کلاس دوم دبیرستان میرود و مطمئنا میزان نفوذ و کنترل ما بر او کمتر خواهد شد.
خود من فردی نسبتا عجول و عصبی هستم من باید به صورت تمام وقت کار کنم و بنابراین امکان صرف وقت کافی را برای فرزندانم ندارم.
چرا کودکان دزدی میکنند؟
واضح است که فرزند شما نیاز به توجه دارد. این یکی از اولین جملات "انا هوری" روانپزشک کودک و نوجوانی بود که با او مشورت کردم. مطمئنا او در مسیری قرار دارد که پیشروی در آن میتواند نگران کننده باشد. یکی از اولین سؤالات من از دکتر "هورن" این بود که چرا کودکان دزدی میکنند؟
این کار میتواند راهی برای جستوجوی چیزی باشد که کودک در آن دچار کمبود است. دزدی میتواند نشانهای از نیاز کودک به چیزی باشد که خود او دقیقا نمیداند چیست!
پول میتواند جایگزینی برای محبت یا تکهای از وجود پدر و مادر باشد. این بخشی از پاسخ دکتر "هورن" به سؤال من بود که اضافه کرد گفتن این حرفها به این معنی نیست که خود را به خاطر ناکافی بودن محبتتان سرزنش کنید.
بلکه ممکن است نیاز فرزندتان به توجه و محبت بیشتر فقط قسمتی از یک پازل بزرگ باشد. پسر شما راه زیادی تا تبدیل شدن به یک فرد جامعه ستیز دارد.
دکتر "هورن" به ما اطمینان خاطر داد که جامعه ستیز (sociopath) با روان پلید (psychopath) بودن ساختارهای روانی تثبیت شدهای هستند. ساختار روانی پسر شما هنوز سیال و در حال شکل گیری است. ممکن است در دیدن پول روشی باشد که با آن احساس کفایت و قدرتمند بودن میکند.
محتوای نامه پسرم برای دختر همکلاسی از نظر پزشکی که با او مشورت میکردم هم غیر قابل قبول و در ارتباط با موضوعاتی بود که او در اینترنت جستوجو میکرد.
در این ارتباط پیشنهاد دکتر "هورن" به ما این بود که هر کامپیوتری که فرزندتان به آن دسترسی دارد را به اتاق نشیمن بیاورید طوری که استفاده از آن و محتوای جستوجوهای او قابل مشاهده و نظارت برای شما باشد.
شنونده خوبی باشیم
اطلاعات خود را درباره اینترنت و روشهای کنترل فعالیتهای پسرتان در آن را بیشتر کنید و این موضوع را با خود او هم در میان بگذارید. داشتن یک تلویزیون اختصاصی در اتاق به نفع پسرتان نیست. آن را در محلی با استفاده اشتراکی میان افراد خانواده قرار دهید.
کیفهای پول را دور از دسترس او بگذارید و علت نوشتن آن نامه یا برداشتن پول را از او بپرسید. دکتر "هورن" به خوبی متوجه احساس درماندگی ما شده بود و باور داشت که نیازی نیست از فرزند خود بترسیم یا به دنبال مقصری برای اختلالات رفتاری او باشیم بلکه نیاز به دریافت حمایت داریم تا بتوانیم بیش از نصیحت کردن او شنونده خوبی برای حرف هایش باشیم.
اولین دیدگاه را شما ثبت کنید