قصه باف

Image Post
داستان پر طاووس
هر روز نقاشی‌ها و قصه‌های کوتاهی به قلم کودکان برای قصه باف ارسال می‌شود. ما آن‌ها را با شما عزیزان به اشتراک می‌گذاریم. شما هم می‌توانید قصه‌های خود را برای ما ارسال کنید.

قصه باف: قصه امروز از آرتمیس هشت ساله

یک روز یک طاووس زیبا تو مزرعه‌ایی زندگی می‌کرد.

صاحب طاووس دید چند روز است که طاووس مدام پرهاش رو باز می‌کند و می‌بندد.

او اول توجه نکرد اما وقتی این کار طاووس ادامه پیدا کرد با خودش گفت: چه خبره؟

این طاووس نمی‌خواهد دست از خودنمایی بردارد؟

صاحب مزرعه چند روز دیگر طاووس را زیر نظر گرفت و گفت: باید ببینم چه خبره نکنه بلایی سر طاووس آمده.

صاحب طاووس متوجه شد طاووس بی‌خود پرهایش را باز نمی‌کند بلکه او بخاطر این که یک حشره موذی لای پرهایش رفته، مجبور است برای رهایی از دست او پرهایش را باز و بسته کند.

صاحب مزرعه با کمک طاووس رفت و با گیر انداختن حشره، طاووس را نجات داد.

لطفا شکیبا باشید...
خطا

لطفا دیدگاه خود را بنویسید