قصه باف

Image Post
داستان نقشه فرار از گرما
هر روز نقاشی‌ها و قصه‌های کوتاهی به قلم کودکان برای قصه باف ارسال می‌شود. ما آن‌ها را با شما عزیزان به اشتراک می‌گذاریم. شما هم می‌توانید قصه‌های خود را برای ما ارسال کنید.

قصه باف: قصه امروز از آدریا هشت ساله

من عاشق باران هستم. اما کو باران؟

در این هوای گرم شاید اسم باران کمی خنکمان کند ولی کو تا هوای بارانی؟

برای تحمل گرما یک راه حل جدید پیدا کردم.

آیا می‌توانید حدس بزنید برای فرار از گرما چه نقشه‌ای کشیدم؟

الان مدتی است در هوای گرم به باران فکر می‌کنم.

خودم را زیر باران حس می‌کنم. چشمهایم را می‌بندم و قطره‌های خنک باران را حس می‌کنم.

با این نقشه تحملم برای گرما زیاد می‌شود.

برای همین من عاشق باران هستم. باران تحمل مرا بالا می‌برد.

لطفا شکیبا باشید...
خطا

لطفا دیدگاه خود را بنویسید